۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

یک گزارش متفاوت!

برگرفته از وبلاگ یک روزنامه نگار




هر چند این موضوع هرگز بیانگر رشد و ارتقای جایگاه روزنامه نگاری تبریز
با سایر شهرهای هم طراز و هم ردیف به شمار نمی آید، با این حال، به گواه
کارشناسان، مطبوعات آذربایجان شرقی، در طی دو دهه ی گذشته، شاهد تحول و
خیزش عمده و تاثیرگذاری شگرف بوده است. با این حال، این امر، هرگز گواه و
تاییدی بر رسیدن این جامعه به قله های آرمانی و دستیابی به ایده آلهای
جهانی و حتی وطنی نیست.
کما اینکه بسیاری از اصحاب رسانه ی آذربایجان
شرقی نیز، از وضعیت موجود راضی نیستند. نارضایتی اصحاب قدیمی و باسابقه
رسانه در آذربایجان شرقی، ماهیت و قالب متفاوتی از سلایق و مطالبات جوان
ترهای این عرصه دارد و فعالان رسانه ای «میانسال» سلایق و نظرات متفاوت تری
از این دو گروه دارند. این اختلاف سلیقه بین سه نسل فعال کنونی، بیانگر
پویایی و حرکت رو به رشد مطبوعاتی استان ما است. هر چند که در مقایسه با
برخی استانها و شهرهای بزرگ ایران، این جایگاه در شأن «تبریز»، که خود در
بسیاری از حوادث و رویدادهای تاریخی، سیاسی و فرهنگی، پیشگام و نقش آفرین
بوده، نیست.
چرا که مسایل گوناگونی، سنگ پیش روی رشد و توسعه سریع
مطبوعات و جامعه ی خبری آذربایجان شرقی به شمار می آیند.
مسایل قومی،
عدم سرمایه گذاری کلان اقتصادی در این حرفه، ظرفیت پایین انتقاد پذیری
مسئولان دولتی، عافیت طلبی برخی فعالین رسانه ای، مشکلات معیشتی خبرنگاران
از جمله عوامل و موانع موجود بر سر راه توسعه ی مطبوعاتی آذربایجان شرقی
است. در کنار همه ی این مسایل، پدیده ی جدیدی که در طی سالهای اخیر در
جامعه ی خبری ما روی داده، اشتغال به کار خبرنگاران استان در دستگاههای
اجرایی و به ویژه دولتی است.
موضوعی که هر چند در شهرهای بزرگ ایران و
از جمله در تهران، تقریباً یک امر عادی و طبیعی است اما تفاوت های فرهنگی
اجتماعی، شهر تبریز با تهران، سبب شده تا اکنون این پدیده خود را در قالب
موضوعی اجتماعی مطرح نماید.


اشتغال خبرنگاران به چه مفهومی است؟!
برخی از
خبرنگاران و فعالان رسانه ای آذربایجان شرقی، با لحاظ شرایط مختلف، چندان
بی میل نیستند که در کنار کار رسانه ای، با سازمان یا اداره ای نیز همکاری
تنگاتنگ داشته باشند. به عبارت دیگر آنها مایل هستند در کنار پرداختن به
فعالیت های خبری، در کسوت «کارمندی» نیز حقوقی ثابت داشته باشند.
چرا
که به باور آنها، با حقوق و درآمدهای ناچیز خبرنگاری و وضعیت ناپایدار
شغلی، تنها راه خلاصی از این دغدغه و نگرانی، یافتن شغلی دیگر است. به همین
خاطر در طی سالهای اخیر، این پدیده در شکل جدیدی تحت عنوان «اشتغال
خبرنگاران در مشاغل دولتی» و به ویژه در واحدهای روابط عمومی خود را بر
جامعه ی خبری تحمیل نموده است. برخی آن را نفی کرده و آفتی برای جامعه
خبری می دانند. و در مقابل برخی نیز رواج آنرا بدون اشکال می دانند و تنها
راه تامین معیشت و امنیت شغلی خبرنگاران و تشویق آنان برای ادامه کار خبری
می دانند.
دلیل اصلی مخالفین وجود تعارض بین شغل کارمندی و رسالت
خبرنگاری می پندارند و معتقدند که این امر باعث محتاط شدن و محافظه کار شدن
خبرنگاران و عدم احساس مسئولیت آنان در قبال ناراستی ها، کجی ها و آسیب
های جامعه و در نتیجه نفی و نابودی فضای «انتقاد» می گردد. موافقین این
پدیده نیز، آن را تنها عامل حل مشکلات معیشتی خبرنگاران و تامین شغلی و
مالی فعالین رسانه ای آذربایجان شرقی می دانند.
بر اساس آخرین برآوردها و
اطلاعات جمع آوری شده، در حال حاضر تقریباً 18 نفر از فعالین رسانه ای
استان که قبلاً در رسانه های جمعی فعالیست خبری می کردند، اکنون در مشاغل
اداری و عمدتاً در واحدهای روابط عمومی ادارات و یا دستگاههای اجرایی
استان مشغول به کار شده اند. برخی از آنها در کنار وظایف کارمندی همچنان
کار خبری نیز می پردازند اما عده ای نیز کم کم از کار خبری کناره می گیرند.
بر

همین اساس نظر چند تن از فعالین رسانه ای آذربایجان شرقی، وبلاگ نویسان،
اصحاب فرهنگ و اندیشه و نیز مدیران را در این رابطه جویا شدیم:
«احسان»
از وبلاگ نویسان جوان و فعال تبریزی، به این پدیده با دیده ی محتاطانه ای
می نگرد و نیک و بد آن را هم قبول دارد. به اعتقاد او، این اتفاق، می تواند
آثار مثبتی داشته باشد چون باعث می شود روزنامه نگاران بیشتر در جریان
امور اجرایی ادارات و سازمانها و مشکلات مردم قرار گیرند و با آشنایی بیشتر
با مشکلات امور اجرایی، نقدهایی منصفانه تر و دقیق تر داشته باشند.
او
به آثار منفی این پدیده نیز اشاره کرده و می گوید: ممکن است این امر باعث
شود تا روزنامه نگاران فعال، وقت کمتری را برای کار اصلی شان که همان نقد
ناراستی های جامعه است بگذارند. از طرفی آنها محتاطانه تر رفتار کرده و
شجاعت شان در انعکاس وقایع کمتر شود.
«سهند» وبلاگ نویس فعال دیگری است
که با دیده ی منفی به این پدیده می نگرد. به اعتقاد او، اشتغال خبرنگاران
در دستگاه اجرایی، اتفاق نامبارکی است چرا که باعث تغییر نگاه مردم، جامعه و
خبرنگاران به این شغل شریف می شود و همگان، خبرنگاری را ابزار و پلی برای
رسیدن به پست و مقام فرض خواهند کرد. ضمن آنکه عملکردهای اهل قلم، دیگر
سالم و خالص نخواهد بود.
به اعتقاد او، ماهیت شغل کارمندی با ماهیت شغل
خبرنگاری کاملاً متفاوت و حتی متضاد است آنها مجبور به محافظه کاری و توجیه
و عدم انتشار اخبار هستند ولی خبرنگاران، ذاتاً باید منتقد و تحول گرا
باشند.
خانم ندا عبدی از روزنامه نگاران استان آذربایجان غربی، از رواج
این پدیده در شهر خودشان سخن می گوید و می افزاید: حتی در شهر ارومیه،
شرکتهایی فعال شده اند که زمینه کاری آنها جذب خبرنگار برای ادارات و
انعکاس اخبار عملکرد سازمانها و ادارات در مطبوعات است.
سید مهدی
میرودودی وبلاگ نویس دیگری است که نگاه او به این پدیده، منفی است. به
اعتقاد او اگر این اشتغال باعث شود که آنها نتوانند دیگر آنچنان که باید و
شاید بنویسند و زمینه را برای بهره برداری یک جانبه مدیران برخی ادارات و
سازمانها فراهم کند از بیخ و بن اشکال دارد. چرا که باعث حذف و نابودی فضای
«نقد عالمانه» در جامعه می شود.
خانم «نرگس – م» شهروند دانشجویی است
که این کار را کاملاً به نفع ادارات و سازمانها و به زیان جامعه مطبوعاتی
استان ما می داند. چرا که خبرنگاری که تحت مدیریت یک اداره و سازمان عریض و
طویل اعم از دولتی و نیمه دولتی فعالیت می کند، نمی تواند واقعیت ها و
کارشکنی ها، ضعف ها و آفت ها را انعکاس دهد و تنها به انتشار اخبار خوش
بینانه، اغراق آمیز و تعریف و تمجید بسنده خواهند کرد.
«عبدالصمد » یکی
از مدیران دولتی که بازنشسته است. او نیز به این پدیده با رویکرد متفاوت و
متضادی می نگرد:

لطفاً ادامه مطلب را کلیک کنید.

"

هیچ نظری موجود نیست: