ییادداشت وارده:
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، در دو اظهار نظر متفاوت و قابل تأمل، بعد از مدت ها حضور در مسئولیت حساس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، وضعیت مطبوعات محلی آذربایجان شرقی را مورد ارزیابی قرار داده و به نوعی به « آسیب شناسی مطبوعات محلی» دست زده است. در اظهار نظر اول، ایشان از «توزیع ماهانه 30 میلیون تومان آگهی در بین نشریات آذربایجان شرقی» خبر داده و این امر را در راستای حمایت از مطبوعات محلی دانسته است. در پاسخ به این اظهار نظر باید گفت که: «آگهی» حق مطبوعات محلی است نه «امتیازی» که یک مدیر یا مقام بخواهد آن را توقیف، کم یا زیاد کند! و بدین ترتیب ایشان بر سر مطبوعات محلی تبریز «منت» گذاشته اند.
ایشان نرخ چند هزار تومانی آگهی های ثبتی و حصر وراثت را که حتی هزینه حروف چینی و چاپ و ... را که به مطبوعات محلی می دهند در زمره ی الطاف این اداره کل در حق مطبوعات محلی دانسته اند ولی هرگز به این نکته نپرداخته اند که این رقم ناچیز، چند درصد از هزینه های تنها یک شماره نشریه محلی را تامین می کند؟!
به ادعای مدیر کل محترم، 121 عنوان نشریه در سطح استان ما منتشر می شود. هم ایشان و هم مدیر کل قبلی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بر این رقم نسبتاً بالا بر خود بالیده و آن را مایه تفاخر دانسته اند. غافل از اینکه در مورد کیفیت انتشار و محتوای این نشریات هرگز سخنی به میان نیاورده اند. و از همین روست که در اظهار نظر دوم که بلافاصله و به فاصله ی چند روز از ایشان منتشر شده، مدیرکل محترم از تعطیلی برخی نشریات محلی به دلایل مالی ابراز نگرانی کرده اند!
چگونه است که ایشان درد را می شناسند و با این حال شیوه ی درمان نمی دانند؟!
از کرامات شیخ ما این است
شیره را خورد و گفت شیرین است!
آقای داننده در حالی از تعطیلی نشریات محلی آن هم به دلایل مالی، ابراز تاسف می کنند که قطعاً و حکماً ایشان قبل از انتقال شان از دستگاه آموزش و پرورش به تشکیلات «فرهنگ و ارشاد اسلامی» در این باره مطالعه و تحقیق لازم را انجام داده اند.
طولانی شدن روند اخذ مجوز نشریات جدید هم موضوعی است که آقای داننده آن را مورد تایید و گلایه قرار داده اند! بسان آنکه فرد ناخوش احوالی درد خویش را پیش طبیب ببرد و طبیب به جای درمان و نسخه نویسی، با بیمارهم آوا گشته و اظهار کند که: آری! راست می گویی! درد تو خیلی بزرگ است و غیر قابل تحمل!!
هر چند اعطای امتیاز نشریه، در دست ادارات کل استان نیست و معمولاً از طریق وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر می شود، اما بی گمان، جدیت و پیگیری ادارات کل استان در این باره در کاهش این روند طولانی بی تاثیر نیست.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود در حالی، از «ضرورت حمایت از خبرنگاران محلی» سخن گفته و مشکلات و چالش های بسیار آنان را یادآور شده اند که از ذکر تنها نمونه ای از حمایت های این اداره از خبرنگاران استانی خودداری کرده اند! آیا ایشان خبر دارند که تنها در طی چند ماه گذشته چند تن از مطبوعات محلی و خبرنگاران نشریات به دلیل شکایت های متعدد حقیقی و حقوقی، به محاکم قضایی کشیده شده اند؟!
ایشان و دستگاه متبوع آنها، حتی با فرض مقصر بودن آن نشریه و خبرنگار کدام حمایت ها و پیگیری ها را از فعالان عرصه ی رسانه داشته اند؟!
به هر حال از مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان انتظار می رود به جای پرداختن به مسایل شعاری و دادن وعده و وعیدها، اندکی از کلام و بیان خویش را در قالب عمل نشان دهد!
یک روزنامه نگار محلی
منبع:سهند نیوز
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، در دو اظهار نظر متفاوت و قابل تأمل، بعد از مدت ها حضور در مسئولیت حساس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، وضعیت مطبوعات محلی آذربایجان شرقی را مورد ارزیابی قرار داده و به نوعی به « آسیب شناسی مطبوعات محلی» دست زده است. در اظهار نظر اول، ایشان از «توزیع ماهانه 30 میلیون تومان آگهی در بین نشریات آذربایجان شرقی» خبر داده و این امر را در راستای حمایت از مطبوعات محلی دانسته است. در پاسخ به این اظهار نظر باید گفت که: «آگهی» حق مطبوعات محلی است نه «امتیازی» که یک مدیر یا مقام بخواهد آن را توقیف، کم یا زیاد کند! و بدین ترتیب ایشان بر سر مطبوعات محلی تبریز «منت» گذاشته اند.
ایشان نرخ چند هزار تومانی آگهی های ثبتی و حصر وراثت را که حتی هزینه حروف چینی و چاپ و ... را که به مطبوعات محلی می دهند در زمره ی الطاف این اداره کل در حق مطبوعات محلی دانسته اند ولی هرگز به این نکته نپرداخته اند که این رقم ناچیز، چند درصد از هزینه های تنها یک شماره نشریه محلی را تامین می کند؟!
به ادعای مدیر کل محترم، 121 عنوان نشریه در سطح استان ما منتشر می شود. هم ایشان و هم مدیر کل قبلی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بر این رقم نسبتاً بالا بر خود بالیده و آن را مایه تفاخر دانسته اند. غافل از اینکه در مورد کیفیت انتشار و محتوای این نشریات هرگز سخنی به میان نیاورده اند. و از همین روست که در اظهار نظر دوم که بلافاصله و به فاصله ی چند روز از ایشان منتشر شده، مدیرکل محترم از تعطیلی برخی نشریات محلی به دلایل مالی ابراز نگرانی کرده اند!
چگونه است که ایشان درد را می شناسند و با این حال شیوه ی درمان نمی دانند؟!
از کرامات شیخ ما این است
شیره را خورد و گفت شیرین است!
آقای داننده در حالی از تعطیلی نشریات محلی آن هم به دلایل مالی، ابراز تاسف می کنند که قطعاً و حکماً ایشان قبل از انتقال شان از دستگاه آموزش و پرورش به تشکیلات «فرهنگ و ارشاد اسلامی» در این باره مطالعه و تحقیق لازم را انجام داده اند.
طولانی شدن روند اخذ مجوز نشریات جدید هم موضوعی است که آقای داننده آن را مورد تایید و گلایه قرار داده اند! بسان آنکه فرد ناخوش احوالی درد خویش را پیش طبیب ببرد و طبیب به جای درمان و نسخه نویسی، با بیمارهم آوا گشته و اظهار کند که: آری! راست می گویی! درد تو خیلی بزرگ است و غیر قابل تحمل!!
هر چند اعطای امتیاز نشریه، در دست ادارات کل استان نیست و معمولاً از طریق وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر می شود، اما بی گمان، جدیت و پیگیری ادارات کل استان در این باره در کاهش این روند طولانی بی تاثیر نیست.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود در حالی، از «ضرورت حمایت از خبرنگاران محلی» سخن گفته و مشکلات و چالش های بسیار آنان را یادآور شده اند که از ذکر تنها نمونه ای از حمایت های این اداره از خبرنگاران استانی خودداری کرده اند! آیا ایشان خبر دارند که تنها در طی چند ماه گذشته چند تن از مطبوعات محلی و خبرنگاران نشریات به دلیل شکایت های متعدد حقیقی و حقوقی، به محاکم قضایی کشیده شده اند؟!
ایشان و دستگاه متبوع آنها، حتی با فرض مقصر بودن آن نشریه و خبرنگار کدام حمایت ها و پیگیری ها را از فعالان عرصه ی رسانه داشته اند؟!
به هر حال از مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان انتظار می رود به جای پرداختن به مسایل شعاری و دادن وعده و وعیدها، اندکی از کلام و بیان خویش را در قالب عمل نشان دهد!
یک روزنامه نگار محلی
منبع:سهند نیوز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر