۱۳۸۹ بهمن ۳, یکشنبه

آقای استاندار به داد فرهنگ برسید!!!!


چند
روز پیش خبری از قول استاندار سخت کوش آذربایجان شرقی شنیدم که با شنیدن مشکلات مالی سفر دبی تیم تراکتورسازی فورا دست به جیب شده اند و ۸۰۰۰۰۰۰۰۰
تومان (به عمد عددی نوشتم تا صفرهایش را بشمارید) برای رفع مشکل جهانگردی این تیم که مع الاسف به نماد هویت آذربایجان تبدیل شده است اعطا کرده اند.
این روزها هر وقت گذرم به تهران می افتد اولین سوالی که از من می پرسند تراکتورسازی است. و اینکه آیا به تماشای فوتبالش می روم یا نه؟ تراکتورسازی
هم نمادی از فرهنگ آذربایجان شده است. نمادی چرب تر از سه علامه و سرداران و مشاهیر آذربایجان.

آقایاستاندار دستتان درد نکند که به فکر آبروی ورزش استان هستید. هشتصد میلیون تومان و سفر دبی هم نوش جان تیم. ولی دلم برای کودکانی می سوزد که با توپ
پلاستیکی و دروازه های سنگی وسط خیابان بازی می کنند.دلم برای فرهنگی می سوزد که داعیه جهانی شدن دارد ولی دایه ندارد.

دلم برای مجموعه های فرهنگی می سوزد که برای یک کار فرهنگی معطل یک هشتصدم کمک شما برای دبی رفتن تیم شهیر شهرمان هستند.

دلم برای مجموعه فرهنگی خودمان که همه جا می نشینیم و پزش را می دهم که زیر نظر رهبری کار می کندَ می سوزد.دلم برای دانش آموزانی که پول اردوی بستان آبادشان را نداریم می سوزد.


دلم برای دانش آموزانی می سوزد که هر هفته زیر سقف ترک خورده ای جمعشان می کنم و یک نگاهم به سقف است که مبادا بر سرشان آوار شود می سوزد.

دلم برای دانش آموزانی که هر روز فحش انقلابی بودن در مدرسه می خورند و برای حمایت از آنها پولی نداریم می سوزد.

آقای استاندار از جملات رنگارنگتان بر علیه تهاجم نرم دشمن متشکرم.ولی جبهه فرهنگی انقلاب مهماتی جز روحیه انقلابی اش و عشق به امام و نظام و رهبرش ندارد.سربازان فرهنگی انقلاب خون دل می خورند.

آقای استاندار به داد فرهنگ برسید... .

"

هیچ نظری موجود نیست: